پیدایم کن 1383
داستان مردی است که بعد از زلزله بم از زندان فرار میکند و خود را به آوارههای شهر و میان نخلستانها میرساند. همه جا ویران شده دختر بچهای گریهکنان به سمت او میآید، مرد به راه خود ادامه میدهد و دختر هر جا او میرود او را دنبال میکند و عمویش را صدا میزند. مرد سعی میکند از دست بچه بگریزد اما نمیتواند بالاخره به سمت دختر بچه میرود ولی دختر بیتابی میکند و از او دور میشود. مرد او را در آغوش میگیرد تا آرام شود، ولی نمیشود. مرد برای دختر میرقصد و لودگی میکند و بالاخره او را با خود میبرد. دختر نامش را که فاطمه است به او میگوید و اظهار میکند که خالهاش شب قبل مرده است، دختر سوار بر گردن مرد میشود و شعر میخواند. مرد او را پناه میدهد و در گرد و غبار آوارها با خود میبرد.
تصاویر
همه تصاویرعوامل
همه عواملبازیگران
بازیگران
دسته بندی و ویژگی ها
عوامل
پیدایم کن
تیم تولید
مدیر تولید
مدیر تولید
تیم کارگردانی
کارگردان
تیم تصویر
تصویربردار
تصویربردار
تیم صدا
صدابردار
صدابردار
تیم نویسندگان
فیلمنامه
تیم بازیگران
بازیگران
بازیگران