گذشتههای دور 1365
داستان پیرمرد بیماری است که نمی خواهد برای مداوا به شهر برود و تصور می کند که با داروهای گیاهی میتواند مداوا شود و میخواهد در خانه خود بمیرد. پسرش میخواهد او را به شهر ببرد. زمانی که از خانه بیرون میرود او نگاهی با حسرت و خداحافظی به خانه میاندازد. سر قبر همسرش میرود و بعد توسط الاغی با کمک پسرش و مرد دیگری از راه صعبالعبور به کنار جاده میروند، در راه او خاطرات جوانیاش را به یاد می آورد. هنگامی که ماشین کنار جاده می ایستد و پسر میخواهد به او کمک کند که سوار شود، او لحظهای را میبیند که پسرش او را در قبر می گذارد.
تصاویر
همه تصاویرعوامل
همه عواملدسته بندی و ویژگی ها
عوامل
گذشتههای دور
تیم تولید
تیم کارگردانی
کارگردان
تیم تصویر
تصویربردار
تیم تدوین
تدوین