گناه من 1385

نمایه
عوامل
تیزر
تصاویر
درخواست

یغما جوان بزه کاریست که با نامادری مریضش زندگی می‌کند او روزی به همراه اقبال همدستش دست به سرقت مسلحانه می‌زند پس از آن در راه برگشت به منزل در کنار دختری پریشان در تاکسی می‌نشیند دختر پیاده می‌شود و کیفش در تاکسی جا می‌ماند. یغما از داخل کیف نامه‌ای مبنی بر خودکشی دختر پیدا می‌کند او به سمت محل خودکشی دختر که ریل راه آهن می‌باشد می‌رود و دختر را نجات می‌دهد. ارتباط یغما با دختر(باران) بیشتر و بیشتر می‌شود و به یکدیگر علاقمند می‌شود. باران قبل از خودکشی مادر خود را که به خاطر مرگ پدر دچار افسردگی شدید بوده است به آسایشگاه می‌برد. اما پس از نجات از خودکشی او را به خانه باز می‌گرداند. روزی باران یغما را به تولد دوستش دعوت می‌کند و از او فیلمبرداری می‌کند و فیلم را به مادرش نشان می‌دهد مادر چهره یغما را که میبیند دگرگون می‌شود. یغما همان پسری بوده است که پدر باران را در جوانی کشته است. باران این موضوع را به یغما می‌گوید و از طرفی مادر قصد انتقام خون همسرش را دارد. باران قضیه نجات یافتنش از خودکشی را به مادر یادآور می‌شود. یغما به سراغ اقبال می‌رود با یکدیگر درگیر می‌شوند و اقبال بر اثر تصادف می‌میرد. باران از راه می‌رسد یغما را بر روی ریل راه آهن می‌بیند. او را صدا می‌زند. یغما سوار بر موتور بر روی ریل راه آهن به راه خود ادامه می‌دهد.